جدا شدن، ستاکیدن (منشعب شدن) جدا شدن، ناشی شدن منشعب گردیدن: (و بدین سبب اجزاء رجز از جزو دوم هزج منفک می شود) (المعجم. مد. چا. 52: 1)
جدا شدن، ستاکیدن (منشعب شدن) جدا شدن، ناشی شدن منشعب گردیدن: (و بدین سبب اجزاء رجز از جزو دوم هزج منفک می شود) (المعجم. مد. چا. 52: 1)